يكي از مهمترين مشكلات موجود در آبگيري لجن، نحوه انتخاب مواد منعقدكننده و كارايي آنها مي‌باشد. دستگاه‌هاي موجود در بازار جهت اين آزمايشات لجن داراي ابعاد بزرگي هستند كه در آزمايشگاه‌ها مستقر مي‌گردند و معمولا زمان اين آزمايشات طولاني بوده و بايستي كه نمونه‌هاي لجن يا گل حاصل از حفاري چاه‌هاي نفت به آزمايشگاه‌ها انتقال پيدا كند و در طي اين فرايند انتقال، خصوصيات نمونه با تغييراتي مواجه شده كه در نتايج آزمايش نمود پيدا مي‌نمايند. در دستگاه حاضر كه نخستين نمونه آن نيز مي‌باشد، قابليت آبگيري لجن با دستگاهي كوچك و پرتابل (قابل حمل) سنجيده شده كه هدف اصلي از ساخت آن كاهش هزينه‌هاي حمل و نقل و آزمايشات گرانقيمت و همچنين كاهش زمان انجام آزمايشات و دستيابي به دقت مطلوب مي‌باشد. با توجه به پيشرفت تكنولوژي ساخت كاغذهاي صافي با منافذ ريزتر، روش جديدي براي مشخص كردن ميزان قابليت آبگيري و فيلتراسيون لجن حاصل از واحدهاي تصفيه و همچنين لجن حاصل از حفر چاه‌هاي نفت و گاز، برپايه خاصيت مكش آب در منافذ مويين و كاغذهاي صافي و ثبت زمان عبور آب از صافي بر اثر اين مكش به وجود آمد. آب موجود در لجن به واسطه خاصيت مكش توسط منافذ ريز موجود در كاغذ صافي از آن عبور كرده و در ظرف مخصوص جمع‌آوري كه در زير كاغذ صافي قرار دارد، جمع مي‌گردد. در ديواره‌هاي ظرف دو جفت سنسور الكتريكي موجود است كه يك جفت در ته ظرف و جفت ديگر در ارتفاع مشخصي از ته ظرف مخصوص جمع‌آوري قرار دارد. به محض اينكه آب عبوري از كاغذ صافي كه در ته ظرف جمع‌آوري مي‌شود به ديواره‌هاي آن مي‌رسد، به واسطه خاصيت رسانايي آب اتصال الكتريكي بين دو سنسور برقرار شده و كرنومتر دستگاه شروع بكار مي‌كند. وقتي سطح آب به ارتفاع جفت سنسور دوم برسد دوباره اتصال الكتريكي بين آنها برقرار شده و سيگنال حاصل كرنومتر را نگه مي‌دارد. زمان ثبت شده توسط كرنومتر به عنوان قابليت آبگيري لجن گزارش مي‌شود. نيروي اعمال شده توسط خاصيت مكش منافذ مويين بسيار بيشتر از نيروي هيدرواستاتيك اعمالي به لجن در تست قيف بوخنر است، در نتيجه تا هنگامي كه سطح كافي براي تامين نيروي مكش منافذ مويين تامين مي‌شود، اين تست مستقل از ميزان لجن مورد آزمايش بوده و سريعتر انجام مي‌شود. همچنين ثبت زمان در اين دستگاه به صورت خودكار مي‌باشد و اين موارد، برتري اختراع حاضر بر تست قيف بوخنر مي‌باشند. همچنين اين دستگاه بدليل سادگي، حجم كم، پرتابل و كم هزينه بودن، قابليت انتقال به محل را داشته و در نتيجه از تغييرات در خصوصيات لجن به دليل حمل به آزمايشگاه جلوگيري به عمل مي‌آيد. همچنين اختلاف دما و حباب‌هاي مزاحم در آزمايش جار در اين روش به وجود نيامده و در نتيجه اختلالي بوجود نمي‌آورند. از اين اختراع مي‌توان جهت سنجش قابليت آبگيري لجن در صنعت آب و فاضلاب و تصفيه‌خانه‌هاي آب شهري و آب صنعتي يا تصفيه‌خانه‌هاي فاضلاب شهري، صنعتي و تصفيه شيرابه زباله استفاده نمود. همچنين از اين دستگاه در صنعت نفت و گاز و جهت آزمايش آبگيري گل حاصل از حفاري چاه‌هاي نفت و گاز نيز مي‌توان استفاده نمود.

اين فرايند نوآورانه از لجن صنايع لبني محصولي را توليد مي نمايد كه مي تواند به عنوان غني سازي خوراك دام مورد استفاده قرار گيرد. لجن صنايع لبني حجم نسبتا بالايي دارد.مشكلات زيست محيطي عدم تصفيه فاضلاب صنايع لبني و ارزش اقتصادي بازيافت لجن اين صنعت اهمبت موضوع را مشخص مي نمايد. اين روش مي تواند ميليون ها تومان سرمايه صنايع غذايي كشور را حفظ نمايد. صنايع لبني براي توليد لبنيات مصرفي انسان ها اهميت ويژه اي دارند. در فرايند توليد اين صنايع حجم زيادي آب مورد استفاده قرار مي¬گيرد كه آب مصرفي باعث توليد فاضلابي با BOD (اكسيژن مورد نياز بيوشيميايي)، COD (اكسيژن مورد نياز شيميايي)، FOG (چربي، روغن و گريس)، SS ( جامدات معلق) و TKN (نيتروژن كجدال كل) را توليد مي¬نمايد. استانداردهاي سخت گيرانه دفع فاضلاب يكي از بزرگ ترين مشكلات صنايع لبني مي باشد. هدف از تصفيه فاضلاب در صنايع لبني كاهش BOD، COD، SS، FOG و TKN مي باشد. ولي يكي از مشكلاتي كه پس از تصفيه فاضلاب گريبانگير اين صنايع مي¬باشد حجم بالاي لجن توليدي بوده، لجني كه حاوي چربي، پروتئين، كربوهيدرات و ساير آلاينده ها مي باشد. اين لجن به راحتي قابل خشك كردن نمي¬باشد و دفع حجم بالاي لجن علاوه بر داشتن هزينه نسبتا بالا محدوديت هاي زيست محيطي به دنبال دارد به گونه اي كه آلوده شدن آب و خاك توسط اين لجن باعث گرديده كه صنايع لبني در جهت دفع اين ماده زائد دچار مشكل شوند. در حال حاضر در كشور اين لجن در بسترهاي لجن خشك كن آب¬گيري و دفع مي گردد كه هزينه سرم سام آوري را براي صنايع لبني به دنبال دارد ضمن اينكه فرايند آب¬گيري از لجن يك فرايند طولاني و هزينه بر مي باشد. ما در اين روش فراورده اي را توليد مي كنيم كه براي خوراك دام قابل استفاده مي باشد. طي سال هاي گذشته استفاده از لجن صنايع غذايي گسترش پيدا كرده است درروشهاي مرسوم فعلي به دليل عدم شكسته شدن غشاي سلولي مقدارزيادي آ ب درلجن باقي مي ماند كه قابل حذف نيست ويا براي كاهش آن بايد زمان وهزينه بالايي صرف كرد. باعنايت به مواردفوق دراين اختراع ازروشهاي اكسيداسيون پيشرفته فنتون وبهره گيري ازاكسيدكننده و هيدروژن پراكسيدباتوجه به ماهيت و نوع لجن جهت تخريب لجن ودرنهايت كاهش مقدارلجن و پاره كردن ديواره سلولي ميكروارگانيسم هااستفاده گرديدونتايج قابل قبولي به دست آمد.

سيستم تزريق پنيوماتيك نانوذره آهن در محيط هاي آبي و پساب فاضلاب هاي شهري و صنعتي سيستمي پنوماتيك است كه به منظور غلبه بر پايداري سريع نانوذره آهن درمحيط هاي آبي و پساب بكار مي رود. در اين سيستم درابتدا توسط جريان گاز بي اثر نيتروژن شرايط آنوكسيك و بي هوازي، براي محافظت نانوذره آهن از اكسيداسيون سريع در مجاورت هوا فراهم مي آيد و همزمان نيز با ايجاد اختلاط سريع، منجر به كاهش اكسيژن محلول و افزايش پتانسيل اكسيداسيون و احيا(ORP) شرايط ايده‌آلي بوجود مي آورد كه تا حدود زيادي اكسيداسيون سريع nZVI را به تاخير مي‌اندازد. در اين سيستم با اكسيژن زدايي آب يا پساب توسط گاز نيتروژن و ايجاد اختلاط سريع و تحرك بالا در نانوذره آهن در محيط هاي آبي و پساب بر دو فرايند هماوري و ته نشيني و تجمع سريع غلبه مي شود. محافظت از نانوذره آهن از اكسيداسيون سريع در مجاورت هوا در داخل فلودايز و توسط گاز نيتروژن انجام مي شود فشار جريان گاز منجر به ايجاد غليان در نانوذره شده و گاز حامل نانوذره توسط لوله كشي پنوماتيك و شيرهاي برقي مربوطه به داخل پساب اكسيژن زدايي شده تزريق مي گردد. فشار گاز منجر به اختلاط سريع نانوذره با پساب و مجاورت آن با آلاينده هدف مي شود. به كمك اين دستگاه زمان و مقدار دز مورد استفاده از نانوذره آهن در حذف انواع آلاينده هاي شيميايي، معدني و آلي بشدت كاهش مي يابد بعبارتي زمان مورد نياز براي تاثير مناسب نانوذره از روزها و ساعتها به دقايق كاهش مي يابد و ميزان مورد نياز براي تاثير مطلوب مشابه از گرم به ميلي گرم كاهش مي يابد. در اين روش ميزان خروجي نانوذره آهن صفر ظرفيتي از سيستم به حداقل مقدار ممكن كاهش يافته و نانوذره آهن صفر ظرفيتي بعد از تاثير گذاري بر آلاينده هدف تبديل به اكسيدهاي آهن مي شود كه بوفور در طبيعت وجود دارد و خطرات احتمالي نانوذره آهن صفر بر محيط زيست از بين مي رود. ميزان لجن توليدي در اين روش نسبت به روشهاي مشابه كاربرد انواع روكشدار نانوذره آهن صفر ظرفيتي بشدت كاهش مي يابد. اين سيستم قابل طراحي ونصب براي انواع محيط هاي آبي و پسابهاي شهري و صنعتي مختلف مي باشد كه متناسب با آلاينده هدف طراحي وبكار مي رود.